صدق موجب امید به آینده می شود/ ضعف اخلاق مداری در جوامع امروزی
کد خبر: 3771117
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۸

صدق موجب امید به آینده می شود/ ضعف اخلاق مداری در جوامع امروزی

گروه اجتماعی ـ معاون فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان با بیان اینکه صدق موجب امید به آینده می شود، اظهار کرد: صدق باعث می شود ما از «حال» بهتر استفاده کنیم، زیرا نگرانی و عدم اطمینان به آینده فرصت بهره مندی از حال را ضایع می کند.

صدق موجب امید به آینده می شود/ ضعف اخلاق مداری در جوامع امروزی

حسین فرختار، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی استان گیلان در گفت وگو با ایکنا از گیلان، با بیان اینکه در نظریه ترمودینامیک، مفهومی تحت عنوان «آنتروپی» وجود دارد، اظهار کرد: آنتروپی به معنی بی‌نظمی و اغتشاش در یک سیستم است. در واقع اگر درجه همکاری و هماهنگی بین اجزای یک سیستم کاهش یابد بی‌نظمی یا آنتروپی در آن سیستم وارد می شود که یک حالت ضدسیستم است.

وی ادامه داد: زمانی که انسان عصبانی است یا تب می کند آنتروپی بدن او بالا می رود و انرژی فراوانی را از دست می دهد. در جوامع بشری نیز وقتی اختلاف، نزاع، تورم، طلاق، خودکشی و... وجود داشته باشد، آنتروپی بالا رفته و آنقدر افزایش می یابد که ممکن است منجر به سکون و انهدام شود.

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان با بیان اینکه آنتروپی بدن انسان از طریق تعریق و ادرار دفع می شود، اظهار کرد: دفع آنتروپی و پویایی یک سیستم اجتماعی در جوامع بشری زمانی محقق می شود که بتواند یک نظام تأامین اجتماعی شامل امکانات تفریحی، نهادهای مدنی، برگزاری جشن ها و آیین ها و... را فراهم کند.

مدرس دانشگاه افزود: امروزه زندگی ما با رقابت آغاز و به رقابت ختم می شود و این رقابت ها گرچه ممکن است موجب رشد کلی جامعه شود، اما بی‌گمان مستهلک کننده نیز خواهد بود لذا ما به جای رقابت به همکاری نیاز داریم که منجر به تعامل سازنده و اعتمادسازی در جامعه می شود.

وی متذکر شد: بین نخبگان تعارض وجود دارد، اما نهادی وجود ندارد که با هم گفت وگو کنند و راه های رضایت بخش را به دست آوردند. این تعارض ها منشأ تنش می شود و به شکل خشونت به عرصه عمومی انتقال پیدا می کند.

فرختار حذف تضادها، تعارض ها، مزاحمت ها، بی نظمی ها و آشفتگی ها را حذف آنتروپی دانست و گفت: اگر با دشمن خود هم می جنگیم به این علت است که می‌خواهیم عامل افزایش آنتروپی در محیط را از بین ببریم لذا تا جایی با او مبارزه می کنیم که بتوانیم قدرت تولید آنتروپی را از او بگیریم.

این مسئول فرهنگی با اشاره به ضعف اخلاق مداری در جوامع امروزی، ادامه داد: اگر شهروندان یک جامعه با صداقت، عدالت، احسان، تواضع و شفقت بیشتری با هم برخورد کنند، شاهد کاهش آسیب های اجتماعی خواهیم بود، اما نتایج تحقیقات نشان می دهد که روند بی اخلاقی رو به رشد است و گروه های اجتماعی رفته رفته شکست اخلاقی را درک می کنند، یعنی به این نتیجه می رسند که اخلاق خوب است، اما کارایی ندارد و در عمل نمی توان از آن بهره برد و این امر منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی شده و کاهش ارزش های خودشکوفایی و افزایش ارزش های بقا در جامعه را به دنبال دارد.

دین دل نگرانی نهایی آدمی است
وی با بیان اینکه در جوامع بی اخلاق، هر کسی به فکر خود و خواسته های خودش است، گفت: افراد در چنین فضایی سیستم های اجتماعی را آنقدر هوشمند نمی‌بینند که مدافع آنان باشند لذا جامعه در یک وضعیت اتمیزه(ذره ای) قرار می گیرد و هر فرد مانند یک ذره حرکت می کند و سرگردان است. این ذره ها هم گاهی توده می ‌شوند و یک موج ایجاد می کنند، افرادی هم فرصت طلبانه به علت افت سرمایه های اجتماعی، هوشمند نبودن سیستم های اجتماعی و رشد تکنولوژی فناوری اطلاعات و ارتباطات سوار آن موج می شوند و از آنان سوءاستفاده می کنند.

مدرس دانشگاه ادامه داد: در چنین شرایطی مردم احساس رضایت نمی کنند و دلبستگی و همبستگی اجتماعی کم می شود و در عوض حس تبعیض، نابرابری، بی‌قدرتی، تنش و تشنج اجتماعی شکل می گیرد.

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان بدترین وضعیت از نظر اخلاقی را این دانست که افراد یک جامعه نتوانند با یک کار شرافتمندانه نیازهای اساسی خود را تأمین کنند و در زمان عسرت برای اخلاقی بودن کرخ شدن آدم ها و فضیلت ها، دچار دروغ، تقلب، کم فروشی، احتکار و... شوند و گفت: در چنین جامعه ای مبارزه با فقر، بیکاری، اعتیاد و... بی معناست.

وی اظهار کرد: جامعه یک «اسطوره ساختاری» تصور می شود، یعنی همه چیز را به ساختار نسبت بدهیم و یک نوع گلایه اجتماعی داشته باشیم. در واقع این یک شکست اخلاقی است که اخلاقی عمل کردن وسیله کارآمدی برای زیستن نیست، زیرا ساختار ناکارآمد است، پس هر کسی می تواند حق دیگری را بخورد.

فرختار با اشاره به پژوهش های مردم نگاری و انسان شناسی و مطالعات اجتماعی و تاریخی، افزود: بر این اساس بخشی مهمی از فرهنگ و هویت ما ایرانیان را باورهای دینی شکل می دهد که به قول «پل تیلیش» الهی دان و فیلسوف آلمانی «دین دل نگرانی نهایی آدمی است»، یعنی انسان تنش های مختلفی دارد و وقتی این تنش ها را پشت سر نهاد با یک تنش نهایی مواجه می شود که مسئله جاودانگی، نجات و معنا در زندگی است و در این شرایط، مبانی اصول و احکام دین برایش اهمیت حجیت و نفوذ دارد.

وی «مدیتیشن» یا تمرکز فکری و مراقبه را به مثابه ایجاد حالت بی‌ذهنی و دستیابی به نوعی آگاهی خالص دانست و گفت: در حالت عادی ذهن ما آکنده از انبوه اطلاعات بی‌ارزش، ناهمگون و پریشان بوده و به سان یک دیگ جوشان است لذا مدیتیشن به ما می آموزد که از محیط فارغ شویم و با خود خلوت کنیم.

این مسئول فرهنگی با بیان اینکه در مذاهب ابراهیمی نقش مدیتیشن را عبادت انجام می دهد، گفت: کارکرد نماز در زندگی مسلمانان دقیقا تولید لحظه های حقیقی است و به تدریج یک خط نورانی را در زندگی ما شکل می دهد. اذان نیز که به معنی اجازه دادن است، در واقع اذن هماهنگ شدن با سایر نیروهای خلقت را طلب می کند تا از آنها نیرو بگیریم و لحظه های حقیقی تولید کنیم؛ لحظه هایی که زندگی ما را معنادار می کند. فلسفه روزه داری و امساک در ماه رمضان نیز در واقع رسیدن انسان به لحظه های خالص و حقیقی است و حتی نفس مومن در ماه رمضان عبادت محسوب می شود.

تعریف اخلاق در فرهنگ عمومی

وی اظهار کرد: ما ابتدا باید آنتروپی های درونی و بیرونی را از وجود و محیط مان حذف کنیم و سپس نوبت به آشتی با خود و دوستی با همه اجزای عالم می رسد. البته نمی توان برای همه نسخه واحدی پیچید، زیرا بر اساس «منطق موقعیت» انسان ها و جوامع متفاوت بوده و لذا طبیعی است که روش ها نیز تفاوت داشته باشد، اما یک اصل اساسی وجود دارد و آن «صدق» است که در تمام مراحل تابلو، نقشه و راهنمای ما در زندگی است.

معاون فرهنگی جهاددانشگاهی گیلان با بیان اینکه صدق موجب امید به آینده می شود، اظهار کرد: صدق باعث می شود ما از «حال» بهتر استفاده کنیم، زیرا نگرانی و عدم اطمینان به آینده فرصت بهره مندی از حال را ضایع می کند.

وی بیان کرد: در اقتصاد شاخصی تحت عنوان «زمین خوشبخت» وجود دارد که این شاخص محاسبه می کند متوسط مردم یک کشور به واسطه امید به آینده چقدر انرژی مصرف می کنند و به ازای هر واحد انرژی که مصرف می کنند چقدر خوشبختی تولید می کنند. بنابراین به یک منطق سیمرغی نیاز داریم، یعنی برای کنش های ارتباطی خلاق و مولد و سازنده و اخلاقی باید ریل گذاری، تسهیل گری، ظرفیت سازی و بسترسازی کنیم.

فرختار عقلانیت اجتماعی را فرایندی دانست که به موجب آن زمینه گفت وگو فراهم می شود و ضریب ریسک، خطا و آسیب کاهش می یابد و عنوان کرد: باید با همکاری های اجتماعی به دنبال ایجاد شبکه های مدنی، نهادهای داوطلبانه، تیم های مطالعاتی و... باشیم تا جامعه به یادگیری براساس عقلانیت اجتماعی مبادرت ورزد.

وی با بیان اینکه اخلاق در فرهنگ عمومی عبارت است از توانمندی افراد برای کنش اجتماعی، یادآور شد: اخلاق اندرز نیست که صرفا در کلاس های درس ارائه شود و ما برای اخلاقی بودن باید در پراکسیس اجتماعی شرکت کنیم و از طریق عمل صالح و مشارکت اجتماعی الگوهای آموخته را تغییر دهیم تا موجب توسعه اخلاق در جامعه شوبم.

مدرس دانشگاه اخلاق را یک یادگیری جمعی و تجربه زیست جمعی دانست که می تواند از طریق تعامل توسعه یابد و خاطرنشان کرد: ما باید با توجه به قلمرو زیستی خود مانند قلمرو خانواد، مدرسه، دانشگاه، مسجد، محله و... مشارکت داشته باشیم و از طریق احترام به خود و دیگری و براساس آموزه های دینی و قرآنی هنجارهای اجتماعی را درونی و اصلاح کنیم و بهبود ببخشیم.

انتهای پیام

captcha